بعد از این که "جنایت و مکافات" داستایفسکی را خواندم و حساب کردم که بیش از پانزده ساعت وقت صرفش کردم، این فکر به ذهنم رسید که به جای این همه وقت رمان خواندن کتابهای اقتصادی، جامعه شناسی، روان شناسی و یا فلسفه بخوانم.
اما بعد از شش ماه فهمیدم که به قول معروف شده ام: "از اینجا رانده و از آنجا مانده!"
دلم حسابی هوس رمان خواندن کرده بود. تا اینکه دیشب سری به کتابخانه ام زدم و "باغ کیانوش" را دیدم. کاری از "علی اصغر عزتی پاک" برای نوجوانان. ساعت از نیمه شب گذشته بود که شروعش کردم و سحری را که خوردم، کتاب را تمام کردم و خوابیدم.
جذابیت فوق العاده، قدرت و زیبایی قلم، فصل بندی مناسب، شخصیت پردازی دقیق و ترکیب دو داستان از دو جنگ در طول تاریخ ایران از نکات قابل توجه این داستان بود. البته تغییرات زمانی در داستان به نظرم کمی حرفه ای بود و برای نوجوانان شاید کمی سخت.
این کتاب بعد از مدت ها دوباره لذت خواندن را در من زنده کرد.