چند وقت پیش مطلبی خواندم که در آن ذکر شده بود که زندگی دینداران باید از غیر دینداران بهتر باشد و اگر این گونه نباشد به اصل دین دست نیافته اند. در آن متن (یا سخنرانی یا ...) که منبعش هم ذکر نشده بود گزاره هایی نظیر گزاره های زیر ارائه شده بود: "آن اوجی که هنوز دینداران به آن نرسیدهاند این است که با دین زندگی خودشان را آباد کنند" و یا این که "اگر ما بهتر زندگی کنیم، هم نسلهای بعد حقّانیت کلام و راهِ ما را پی میبرند، هم دیگران" چند روزی ذهن من درگیر صحت و یا عدم صحت این گزاره ها بود.
اگر بخواهیم قضاوت صحیحی در این باره داشته باشیم باید "زندگی خوب یا آباد" را تعریف کنیم. به نظر من خوشبختی ، موفقیت ، خوب زندگی کردن و از این قبیل عبارات دو جنبه دارند. جنبه بیرونی و درونی. یعنی آیا از بیرون زندگی یک شخص را می نگریم ( نظیر پول، قدرت ، شهرت، تخصص و ...) و یا اینکه ببینیم او از درون چه حسی نسبت به زندگی خود دارد (نظیر شادی، رضایتمندی، علاقه به ادامه حیات و ...)
در موفقیت بیرونی عوامل زیادی دخیل هستند که در حیطه اختیار شخص نیست. (نظیر هوش، استعداد، خانواده، شرایط اجتماعی و جغرافیایی و ...) پس یک شخص هر چقدر هم تلاش زیادی داشته باشد تا حدودی می تواند به خوشبختی به این معنا دست یابد و گاهی در هیچ زمینه ای موفق نیست. و نمی توان انسان موفق به معنای بیرونی را ارزشمندتر از ناموفقان دانست. (زیرا هرکس باید به نسبت خودش سنجیده شود.)
از طرفی اگر بخواهیم از نگاه اسلام به قضیه بنگریم خداوند هم به صراحت بیان می کند که بهره مندی از دنیا نشانه ایمان بیشتر نیست. او در آیه 18 سوره اسرا می فرماید: "مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ ... "آن کس که زندگی زودگذر دنیا را می طلبد هر چقدر و به هرکس که بخواهیم می دهیم و سپس دوزخ را برای او قرار می دهیم"
اما اگر به جنبه درونی خوشبختی بپردازیم ، دینداران باید رضایتشان از زندگی بیش از دیگران باشد. زیرا
اول: تسلیم پروردگار هستند. (چه در اعمال و چه در شرایط زندگی) آل عمران آیه 19 "إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ" "همانا دین نزد خدا تسلیم بودن است"
دوم: همواره خدا از ایشان و ایشان از خداوند راضی هستند. سوره مائده آیه 119 "رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ" (البته این آیه در توصیف بهشت است اما به نظرم در مورد زندگی دنیوی هم صدق می کند)
سوم: حکمت سختی های زندگی را می دانند و این که در امتحان الهی هستند. سوره بقره آیه 155"وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" "و قطعاً شما را به چیزی از [ قبیلِ ] ترس و گرسنگی ، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می آزماییم و مژده بده شکیبایان را"
اگر زندگی خوب داشتن را جنبه دوم بدانیم، من هم معتقدم کسی که خوب زندگی نمی کند به حقیقت دین دست نیافته است.
پی نوشت: دیدگاه ارائه شده و آیاتی قرآنی مؤید آن، همه یک برداشت شخصی است و شاید علمای دین مبین، نظر متفاوتی داشته باشند.