وبلاگ :
خراب آباد
يادداشت :
حق يا وظيفه؟
نظرات :
1
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
جلال يقموري
قلمت قشنگ شده آقا صالح.
در خانه ام با فنجاني غزل داغ منتظر آمدنت هستم
+
نالههاي يك درخت
برو بابا
+
اميد
نه حق نه وظيفه!هيچ کدام! هيچ مشتي هم در کار نيست .
+
جلال
با يه غزل جديد به روز هستم. و شما رو به يک فنجان شعر دعوت مي کنم.
+
جلال
اساسا فرد معناي خودش را در دل جمع به دست مي آورد و جمع نيز چيزي نيست جز مجموعه اي از افراد که تشکيل دهنده اين جماعت هستند لذا رابطه حق و تکليف که متضايفان هستند در هر جماعتي بستگي دارد به جايگاه فرد در جمع و همچنين ميزان تاثير پذيري و تاثير گذاري جمع از و در فرد. به هر حال از اين حرف ها که بگذريم اگر بنا باشد پاسخي به سوال شما داده شود بايد ابتدا در ريشه هاي فرهنگي ايران و ايراني کاوشي صورت بپذيرد و بعد بتوان به شکل پديدارشناسانه به بررسي آن پرداخت ...
در نهايت به طور خلاصه مي توان گفت که: از ماست که بر ماست، يعني ما ظرفيت پذيرش چنين اشخاصي را که راست راست بايستند و توي صورتمان مثل آب خوردن دروغ بگويند و بعد به ريشمان بخندند را داريم، و اساسا ممکن است اگر قدرت به دست خودمان هم بيفتد از آن کسي که ديکتاتور مي خوانيمش بدتر بکنيم... نمونه هاي کوچک شده آن را مي توان در زندگي شخصي خودمان و ديگراني که در اطرافمان هستند ديد. مثلا در رفتار خود من و شما و استاد شما با زير دستان خودمان.
بگذريم بسيار گفتم و ملال آور شد...
+
دايي علي
سلام
ميبينم که اصلاحات از پايين رو شروع کردي!